مهرزاد امیرخانی – هفت تیر چوبی
متن آهنگ جدید مهرزاد امیرخانی به نام هفت تیر چوبی
متن ترانه هفت تیر چوبی از مهرزاد امیرخانی
با هیچ کس کاری ندارد این غر یبه انگار کور و کر به دنیا آمدست
او محکم و مغرور و پا برجاست اما مثل درخت کهنه ای پوسیده از تو
گم میشود در عمق دنیای عجیبش با قطعه ی ریچارد کلایدر من همیشه
تیری به قلبش خورده اما او نمرده این میشود پایان یک رفتن همیشه
تکست دکلمه هفت تیر چوبی از مهرزاد امیرخانی
تو زنده میمانی که در سیگار هایت دنبال نوعی مرگ تدریجی بگردی
با حس طعم وحشی و سرد اتانل دنبال فرمی تازه از گیجی بگردی
تو زنده میمانی و در هر لحظه از عمر صد بار میمیری نمیمیری که باشی
گاهی هوس داری که با هفت تیر چوبی مغز خودت را روی احساست بپاشی
حس میکنم در درد هایش عشق دارد هر کس که بوده او فراموشش نکرده
حتی گذشت سال های تلخ تقویم باری کم از غم های بر دوشش نکرده
حس میکنم چیزی شده افسوس مرد است چیزی نمیگوید برای آبرویش
دکتر برای سرفه اش دارو نوشته من بغض میبینم سر راه گلویش
من بغض میبینم ته فنجان دوم که او سر میزش همیشه میگذارد
قدری خمیده شانه های استوارش کوه است اما قدر دریا درد دارد
مرد غریبه مرد تنها مرد مرموز دق میکند روزی همانجا پشت آن میز
وقت دقیقش را نمیدانم ولیکن حس میکنم با اولین باران پاییز
کانال تلگرام مهرزاد امیرخانی
اینستاگرام مهرزاد امیرخانی
نظر خود را بنویسید