

:: مشخصات کتاب
نام کتاب: پژوهشی در اساطیر ایران
نویسنده: مهرداد بهار
زبان کتاب: فارسی
فرمت: PDF
تعداد صفحات: ۵۳۱ صفحه
حجم فایل: ۳۵ مگابایت
فهرست:
یادآوری
درباره ویرایش کتاب
دیباچه مؤلف
کوتهنوشت کتابها
پاره نخست
فرگرد نخست: آفرینش
بخش نخست: سرآغاز / بخش دوم: درباره آفرینش مادی / بخش سوم: درباره فراز آفریدن روشنان / بخش چهارم: درباره چگونگی و علت آفرینش آفریدگان برای نبرد / بخش پنجم: تازش اهریمن بر آفرینش / بخش ششم: درباره دشمنی دو مینو / بخش هفتم: درباره زیج گیهان / بخش هشتم: درباره نبرد کردن آفریدگان گیتی به مقابله اهریمن / بخش نهم: درباره به مقابله ایستادن با آن پلیدی که اهریمن بر آفریدگان هرمزد برد / بخش دهم: این که آسمان چگونه و از چه ساخته شده است / بخش یازدهم: درباره کردارهای بزرگ ایزدان مینوی / بخش دوازدهم: درباره بدکرداری اهریمن و دیوان
فرگرد دوم: مردم
بخش سیزدهم: درباره چگونگی مردمان / بخش چهاردهم: درباره گزندی که هزاره هزاره به ایرانشهر آمد / افزدوده بخش چهاردهم / بخش پانزدهم: داستان جم / بخش شانزدهم: داستان روان کرشاسپ / بخش هفدهم: زندگی زردشت / بخش هیجدهم: یادگار زریران
فرگرد سوم: فرجام
بخش نوزدهم: هزاره اوشیدر و اوشیدرماه و سوشیانس / بخش بیستم: بهشت / بخش بیستویکم: درباره بهشت و دوزخ (ارداویرافنامه) / بخش بیستودوم: درباره چینودپل و روان درگذشتگان
پاره دویم
بخش اول
اسطوره چیست؟
بخش دویم
سرزمین و مردم (ناتمام) / طرح کتاب ناتمام / نمونه دستخط مهرداد بهار
فهرست متنهای پهلوی مندرج در کتاب
نمایه
کتاب حاضر، «پژوهشی در اساطیر ایران»، که پس از گذشت یازده سال از طبع و انتشار کتاب «اساطیر ایران» منتشر میشود، در عمل، همان الگوی اثر یاد شده را دنبال میکند و، در حقیقت، همان اثر است که بصورتی گسترش یافته و به نسبت پالودهتر انتشار مییابد. در پی همین گسترش یافتن، کتاب حاضر به دو پاره بخش گشته است: پاره نخست در بر گیرنده متنها و یادداشتها است و پاره دیگر به بحث و تحلیل اساطیر ایران میپردازد. وجود این تغییرات جزئی و کلی نگارنده را بر آن داشت که نام کتاب را تغییر دهد، زیرا با وجود آن که این اثر کمابیش همان اثر قبلی است، ولی میزان تغییرات چنان است که دیگر کیفیتی یگانه با آن ندارد.
کتاب اساطیر ایران نخستین تجربه این نگارنده در امر بررسی اساطیر بود و نیک به یاد دارم که برای نوشتن مقدمه آن درمانده بودم و با تحلیل اساطیر آشنا نبودم. زیرا تحصیلی و تخصصی در امر اساطیر نداشتم و آن کتاب تنها بر اثر کششهای ذوقی فراهم آمده بود. برای یاری گرفتن در کار مقدمه، نویسنده کتاب به دوستان و سرورانی عزیز روی آورد و آنان – خردمندانه – از نوشتن مقدمهای بر کتاب یاد شده سر باز زدند و در عوض مرا به خواندن تحقیقاتی جدی در زمینه مردمشناسی و اسطورهشناسی راهبر شدند. از آن گذشته، بانو دکتر کتایون مزداپور، که از همکاران ارجمند نگارندهاند، راهنمودار من به بحثهائی شدند که در مقدمه کتاب اساطیر ایران آمده است. اکنون، با گذشت بیش از ده سال از آن زمان، شاید اندوخته مناسبتری از آگاهی و دانش اساطیری و مردمشناسی داشته باشم، ولی فاش میگویم و از گفته خود دلشاد هم نیستم که هنوز نیز پژوهندهای ناپختهام، نه اسطورهشناسی کارآمد و این حقیقت است نه فروتنی.
نخستین مجلد این اثر شامل سه بخش «آفرینش»، «مردم» و «فرجام» است که از متنهای مزدیسنی میانه فراهم آمده است. این تقسیمبندی از آن روی انجام یافته است که اصولا اساطیر در سه موضوع به بحث میپردازد: نخستین بحث در چگونگی جهان خدایان، دشمنان محتمل ایشان و آفرینش جهان مادی و معنوی است که در واقع، سخن بر سر بیان سرآغاز هستی و آفرینندگان آن است. موضوع مورد بحث دیگر در اساطیر – به معنای کلی آن – داستانهای حماسی است که بازمانده دوران شکل گرفتن اقوام و استقرار ایشان در اعصار کهن بشمار میآید، و نیز بعضی قصهها و افسانهها که در کنار آنها قرار گرفته و باز مانده است. سومین موضوع مورد علاقه و بحث اساطیر مسائل مربوط به پایان جهان و زندگی پس از مرگ است.
کتاب حاضر، چنانچه آمد، تنها بر مبنای متنهای مزدیسنی میانه که از اواخر عهد ساسانیان و دو سه قرن بخستین اسلامی بازمانده، بنا شده است. سبب این گزینش این است که برای مطالعه اساطیر قومی چون ایرانیان که دارای اساطیر مکتوبی از دورانهای کهن، میانه و نو فرهنگ خود هستند، بهتر است آثار ادوار مختلف فرهنگی ایشان را به یکدیگر درنیامیخت و آثار اساطیری هر مقطع فرهنگی را به صورتی مجزا گردآوری کرد و مورد مطالعه قرار داد؛ زیرا در طی زمان، بر اثر تحولات اجتماعی و تاریخی گوناگون، دیدگاهها و برداشتهای تازه به تازهای پدید میآید که در هر برش تاریخی، بر اساطیر و برداشتهای اساطیری آن قوم در آن برش اثر میگذارد و بدان رنگ و هویشکاری ویژهای میبخشد. در نتیجه، درآمیختن مایههای اساطیری ادوار متفاوت به یکدیگر باعث میشود که خواننده نه تنها به شناختی درست از دیدگاهها و برداشتهای هر عصر نائل نگردد، بلکه اصولا از شناخت تحول فکری آن قوم باز ماند. اما، هرچند درست است که در کار اساطیرشناسی باید تکیه بر شناخت هر یک از مقاطع اساطیری به صورتی مستقل باشد، ولی شناخت مراحل قبلی و بعدی هر مقطع – البته اگر چنین مراحلی در دست بوده باشد – در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر، به شرط آن که مانع از استقلال و تمامیت اساطیر مقطع مورد نظر نگردد، منظر گشادهتری را در برابر ما میگشاید و در نهایت، ما را قادر به لمس بهتر و ژرفتر اساطیر آن مقطع خاص میسازد. این درست روشی است که در این کتاب در پیش گرفته شده است؛ یعنی مجموعهای از اساطیر مزدیسنی متعلق به اواخر دوره ساسانی و دو قرن آغازین اسلام، که از آنِ یک مقطع فرهنگی واحد است، اساس متن کتاب حاضر قرار گرفته، و در یادداشتهای هر بخشی (هر کجا سواد نگارنده قد میداده است) گذشته آن اساطیر از آثار ودائی و اوستائی و نیز مرحله بعدی آنها در اساطیر و حماسههای مکتوب به زبان پارسی، مورد یادآوری و بحث قرار گرفته است، تا خواننده با سوابق و لواحق مطالب اسطورهای نیز آشنا گردد.
اینک باید به این پرسش پاسخ داد که اساطیر مزدیسنی متعلق به واپسین دوره ساسانی و دو سده آغازین اسلام چه رجحان و برتری ویژهای بر اساطیر دوره باستان یا دوره بعد دارد که بدان سبب بنیادین مایه این کتاب قرار گرفته است؟ نخست، باید اعتراف کنم که علت گزینش این دوران خاص، بیش از همه، این است که نگارنده بر ادبیات و زبانهای میانه غربی ایران تسلطی بیشتر دارد تا بر زبانها و ادبیات باستانی آن و همه سالهای آزگار دوران بعد از تحصیل خود را که به بیست سال میرسد، صرف مطالعه یا آموزش متون میانه غربی ایرانی کرده است. ولی، از این گذشته، ادبیات مزدیسنی این دوره که بخش عظیمی از ادبیات میانه غربی ایران را تشکیل میدهد، از نظر اساطیری غنیتر، گستردهتر، متنوعتر و دقیقتر از مجموعه اطلاعات اساطیری مندرج در مجموعه ادبیات مزدیسنی باستانی ایران است. این امر بدان سبب است که اوستا، در واقع، مجموعهای از سرودهای نیایشی است که در آنها هرچند اشارات بسیار به مسائل اساطیری رفته است، اما معمولا از افسانهها و روایتهای بلند اساطیری تهی است، در حالی که نوشتههای مزدیسنی میانه انباشه از مطالبی مفصل است که کتاب حاضر تنها گزیدهای از آنها را در خود گنجانیده است. در ادبیات فارسی نیز هر چند آثار حماسی سترگی وجود دارد که چیزی حتی نزدیک به آن نیز در ادبیات میانه نیست، اما دیگر مسائل اساطیری – آفرینش و پایان جهان – به تفصیلی که در ادبیات میانه وجود دارد، در ادبیات فارسی دیده نمیشود؛ و نیز در زمینه داستانهای حماسی، بسیاری نکتههای باریک و روشن کننده در این بخش از ادبیات ما موجود است که ادبیات فارسی – تا آنجا که نگارنده آشنا است – فاقد آن است. بدین روی، مناسب آن دیدم که پایه و مایه کار را ادبیات میانه مزدیسنی مندرج در آثار دوره یاد شده قرار دهم و در یادداشتها اشاراتی به اوستا و منابع فارسی دری کنم تا خواننده بر هر دو جنبه طولی و مقطعی، در زمانی و همزمانی، اساطیر ایران دست یافته باشد.
در این جا باید به نکتهای دیگر نیز اشاره کرد و آن این که هر چند این آثار اساطیری منتسب به بهدین مزدیسنی است، اما نباید گمان کرد که این اسطورهها معرف عقاید و اندیشههای بنیانگذار این آئین است. حتی با اطلاعات اندکی که از عقاید گاهانی در دست است و با اطلاعای که از وداها و آثار مزدیسنی کهن و میانه گرد آمده است، میتوان مطمئن بود که این افسانهپردازیها و اسطورهها ربطی به باورهای ژرف و اساسی گاهانی ندارد. آئین گاهانی آئین یکتاپرستی بود که به خدایان متعدد ایمان نداشت و به رفتارهای جادوگرانه و اعتقادات خرافی پشت کرده بود؛ در حالی که اساطیر بعدی مزدیسنی معرف بازگشتی است عامیانه به همان عقاید و خرافههای پیش از عصر گاهان و شاید بسیاری نکتهها نیز از فرهنگ بومی به هسته ایرانی کهن این اساطیر افزوده شده باشد.
سرانجام، باید به واپسین پرسش پاسخ گفت. این پرسش، احتمالا، میتواند این باشد که شناخت اساطیر، این مجموعه عقاید عامیانه و خرافی، چه سودی دارد؟
در پاسخ به این نکته باید گفت که انسان راه درازی را، که میان توحش و تمدن وجود دارد، یک شبه طی نکرده است و رسیدن به دین و ایمان و ستایش خدای یکتا به ناگهان پدید نیامده است. ذهن پیوسته جستجوگر انسان از آغاز در پی پاسخ گفتن به پرسشهای خود بوده است: ما کیستیم؟ از کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت؟ آیا این جهان همه هستی است، یا از پس آن، جهانی دیگر و زندگانی دیگر وجود دارد؟
بر اساس پاسخهائی که انسان در ادوار مختلف پیشرفت شناخت خود به این پرسشها داده است، میتوان مراحل پیشرفت شناخت و آگاهی انسان را در ادوار مختلف دریافت و دید که ایمان به خدائی واحد و خالق یکتا از درون چه سردرگمیها و سرگشتگیها پدید آمده است و چگونه انسانی که میانگاشت هر درخت و هر چشمهای دارای روحی مقدس است و هر پدیده طبیعت نیروئی قاهر و خدائی نیرومند دارد، و بتها و بتکدهها میافراشت، سرانجام، از پی همه تجارب هزاران ساله خود، به مفهوم خدائی یکتا دست یافت و بتپرستی و دوران اسطورهای عقاید را به کنار نهاد؛ و این مسیر شناخت و پیشرفت هنوز نیز ادامه دارد و آگاهی را مرزی نیست.
بدین روی، مطالعه اساطیر یک قوم، در همه ابعاد آن، ما را یاری میدهد تا تاریخ رشد تمدن و فرهنگ آن قوم را بازشناسیم، و نیز از آنجا که بسیاری سنتها و اعتقادات، با وجود آن که با روح دین و تمدن یگانه نیستند، سرسختانه بازمیمانند و در درون عقاید امروزی ما نیز جای میگزینند، چه بسا چنین مطالعهای ما را به گوشههائی از آداب و عادات کهن خود که همچنان در میان ما زنده است، راهنما گردد.
در امر تحلیل اساطیر ایران – البته، بنا به سلیقه این نگارنده که معلوم نیست چقدر استوار باشد – به حدی کافی در مجلد دوم این کتاب سخن رفته است و آنچه در اینجا برای بحث باز میماند، سخنی چند درباره متنهائی است که پایه و مایه این کتاب قرار گرفته است و نیز ذکر مختصری درباره روش و سبک نثر.
مطالب این کتاب از کتابهای مزدیسنی متعددی فراهم آمده است. در طی سالهائی که در فرهنگستان زبان با گروهی از همکاران به پژوهش در این کتابها میپرداختیم، فرصتی فراهم آمد و اکثر کتابهائی که در این اثر بخشهائی از آنها آمده است، در آنجا ترجمه و آوانویسی شد. کاش میشد همه آن ترجمهها را که با عشق و دلسوزی فراهم آمده بود، به طبع رسانید و منتشر کرد؛ اما فعلا دلبستگان به چنین مطالعهای باید به این گزیدههای نگارنده بسنده کنند تا فرصتی بدست افتد و آن مجموعه در دسترس قرار گیرد؛ به هر حال، نگارنده از کار در آن گروه بهرههای بسیار گرفت که در تهیه کتاب حاضر سخت بکار آمد.
در این کتاب بیش از همه از متن کتاب بندهش استفاده شده است. این کتاب شیرین که در طی دورهای بیش از بیست سال پیوسته مورد پژوهش و علاقه من بوده است، انباشته از داستانها و روایات اساطیری است و با توجه به طرح و نظم شگفتآور و تحسینبرانگیز آن، میتوان باور داشت که این اثر متکی بر بهترین سنتهای قبل از خود در بیان کیفیت خلقت و حرکت عالم تا به رستاخیز و جاودانگی زندگی از پس آن است که ظاهرا، این سنت با متن اوستائی از میان رفته دامدادنسک و دیگر بخشهای اوستائی کهن بیارتباط نیست.
از این کتاب دو روایت، یکی مختصر (معروف به هندی) و دیگری مفصل (معروف به ایرانی) موجود است که هر دو به پارسی درآمده و خاک خورده بر جای مانده است. در این کتاب تنها از روایت ایرانی استفاده شده است.
پس از مقدمهای ناتمام و تلخ که حکایت از روزگار آشفته مزدیسنان و فروریختن ناباورانه قدرت و فرمانروائی ایشان میکند، فرنبغ، نویسنده کتاب، با بیانی شیرین و طرحی استوار سخن را با گفتاری درباره بیکرانگی آغازین و کرانهمند بودن گیتی شروع میکند و پس از آن که جهان روشنی و تاریکی را نشان داد، به بیان خلقت و هجوم اهریمن بر آن و نتایج آن تازش میپردازد. سپس، ایزدان و دیوان را برمیشمارد که این دو فصل خود از بخشبندی و طرحی بسیار درخور توجه بهرهمنداند. سپس، تاریخ اساطیری ایران را از پیشدادیان و کیان تا تاریخ واقعی عهد ساسانیان و بسر رسیدن دولت ایشان بیان میکند. سرانجام، پیشبینی آینده و فرجام جهان، رستاخیز و تنِپسین مورد بحث قرار میگیرد.
این کتاب علاوه بر گوشههای تاریخی مربوط به ساسانیان، شامل اطلاعات نجومی، تقویمی، گیاهشناسی، جانورشناسی و جغرافیائی آن دوره نیز هست که آن را به دائرهالمعارفی مختصر شبیه میسازد.
این کتاب در اواخر قرن سوم هجری نوشته شده است و محتملا، به سبب کهنگی و سلامت خاصی که در نثر آن دیده میشود، نویسنده کتاب منابع مزدیسنی میانه معتبری را در دست داشته است.
در کتاب حاضر بسیاری از بخشهای جالب توجه این کتاب آمده است؛ ولی هنوز بسیاری مطالب ذیقیمت دیگر در این کتاب موجود است و طبع همه کتاب ضرورتی است قطعی.
دومین اثری که بیش از همه در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته است، گزیدههای زاداسپرم است. این اثر که توسط زاداسپرم، پسر جوان جم، نوشته شده، از نظر زمان تالیف همعصر بندهش است و اثر متعلق به قرن سوم هجری است.
این کتاب از طرح کلی منطقی و مناسبی بهرهمند نیست و بیشتر به سخنرانیها یا مقالاتی اساطیری جالب بخصوص از نظر زروانشناسی است. مولف کتاب را که گزیدهای بیش نیست، با گفتاری درباره آغاز جهان و آفرینش آن شروع میکند و سپس، ناگهان به شرح زندگی زردشت میپردازد و از آن پس، گفتاری درباره انسان – یعنی روان، جان و تن وی – دارد و سرانجام درباره تنِپسین و جاودانان سخن میگوید.
به یاد شبهای دراز تنگدستی خود میافتم که در یتیمخانهای در لندن به ازاء پشیزی تا صبح بیدار میماندم و به سرپرستی نوجوانانی شرور میپرداختم. در آن نیمه شبها بود که با گزیدههای زاداسپرم آشنا شدم و تلخی فقر و خستگی بیخواب نشستنها را با سروکله زدن با آن متن مشکل فراموش میکردم.
روایت پهلوی که نام مؤلفش روشن نیست، اثری است که محتملا در عصر اسلامی به کتابت درآمده. این کتاب از هیچگونه منطق استواری در تقسیم مطالب خود پیروی نمیکند. از آئینها و عادات و آداب دینی گرفته تا جهان شناخت مزدیسنی، همه بصورتی درهم در کنار هم قرار گرفتهاند. با این همه، کتاب از ارزشی عمده بهرهمند است. بعضی اسطورههای مربوط به خلقت در آن – که در اثر حاضر ترجمه شده – و بعضی نکتهها در مورد آئینها – از جمله آئین درون – منشائی بسیار کهن دارند و گوشههائی از اساطیر مربوط به پایان جهان نیز که در این کتاب آمده است، سخت جالب توجه است. اندرزنامه کهنی در این کتاب جای گرفته است که بسیار باارزش بشمار میآید. زبان کتاب نیز گاه پاک و استوار است. در روایت فارسی بخشهای عمدهای از این اثر ترجمه شده است.
کتاب دیگر که از آن مطالبی در این اثر آمده، دینکرد است. دینکرد بزرگترین و برجستهترین اثر مزدیسنی است، ولی از آنجا که در دوره اسلامی به رشته تحریر درآمده و نویسندگان آن بر خلاف مؤلفان بندهش، گزیدهها و روایت پهلوی، مجبور بودهاند خود نثر کتاب خویش را بیافرینند، نثری خوش نیافریدهاند، چون پارسی میانه برای ایشان زبانی مرده بوده است. بدین روی فهم کتاب بسیار مشکل است و ترجمه درستی نیز تا کنون از آن نشده است که بتوان بدان اعتمادی ورزید.
کتاب به نه پاره بخش میشود که دو پاره نخستین از دست رفته است. پاره سوم و چهارم کتاب شامل مباحثی عمومی، یزدانشناسی و فلسفی است. بخشهای دیگر کتاب نیز شامل پاسخ به پرسشها، اندرزنامهها، زندگی زردشت، تاریخ پهلوانان و شاهان و ذکر مختصر مطالب متنهای اوستائی است.
نویسندگان این اثر، آذر فرنبغ، آذرباد ایمیدان و اشوهشت نام بودهاند.
زند بهمن یسن یکی دیگر از کتبی است که متنهایی از آن در این اثر آمده است. نویسنده این کتاب ناشناخته است؛ مطالب کتاب مربوط است به پیشگوئیهای اوهرمزد خدای و گفتگو با زردشت درباره آینده این سرزمین، مردم آن و دین مزدیسنی. محتملا، اصل این پیشگوئیها کهن و متعلق به دورهای پس از شکست ایرانیان از یونانیان و پیش از فرا رسیدن اشکانیان است. بعدها، در اواخر عهد ساسانیان و شاید بعد از آن، نیز مطالبی تازه بر آن افزوده شده است تا پیشگوئیهای کتاب فراگیرنده همه اعصار باشد. نثر این کتاب در بسیاری بخشها – به گمان این نگارنده – مظهر مطلق شیوائی و زیبائی نثر پهلوی است و در اوج خود قرار دارد.
متن دیگر زند وندیداد است. این اثر ترجمه وندیداد اوستائی است با یادداشتهائی اضافی خاص متن پهلوی. این اثر، علاقه بر داشتن مطالبی جغرافیائی و تاریخی (هرچند افسانهای)، دارای مطالب بسیار حقوقی و آئینی نیز هست که آن را از نظر جامعهشناسی تاریخی و ارتباط فرهنگی و اجتماعی مردم نجد ایران با بینالنهرین و غرب آسیا شایان اهمیت بسیار میسازد.
در اثر حاضر، تنها از فصل دوم این کتاب که مربوط به زندگی جمشید است، استفاده و نیز در مجلد دوم، از فصل اول این کتاب بخشهائی یاد شده است. مطالب یاد شده در فصلهای اول و دوم این کتاب که دارای اصلی اوستائی است، باید محتملا بسیار کهن و مربوط به اعصار پیش از تاریخ گسترش و سپس سکونت اقوام هند و ایرانی در آسیای میانه، دره سند و نجد ایران باشد.
کتاب متنهای پهلوی محتوی سی و هشت مطلب مستقل از یکدیگر است و از جمله مطالب بسیار باارزش آن یادگار زریران، شهرستانهای ایران، داستان خسرو قبادان و ریدک، درخت آسوری و گزارش شطرنج است که از نظر اساطیری، جغرافیائی و اجتماعی دارای اهمیت ویژهای است. از نظر تطبیق ادبیات حماسی میانه ایرانی با شاهنامه فردوسی نیز داستان یادگار زریران از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در اثر حاضر علاوه بر یادگار زریران، بخشی از متن درخت آسوری و همه قطعه شعر بهرام ورجاوند نیز آمده است.
سرانجام باید از واپسین نوشتهای که در این کتاب آمده است، یاد کرد و آن ارداویرافنامه یا ارداورازنامه است. این کتاب شرح سفر بهدینی مقدس است به جهان دیگر که در طی آن به دیدار اوهرمزد و مشاهده بهشت و دوزخ نائل میگردد.
این کتاب از جهات بسیاری قابل مقایسه با اثر دانته است، بخصوص در توصیف دوزخ و مجازاتها که بخش عمده هر دو کتاب را تشکیل میدهد، یا در مورد گناهکاران که در هر دو اثر بیشتر زنان ناپارسا بچشم میخورند.
در کار ترجمه این متنها، نگارنده کوشیده است ترجمهای را در دیدار خواننده بگذارد که تا سر حد امکان معرف زبان و سبک خاص نثر دوره میانه زبان ما باشد، تا این اثر علاوه بر ارزش محتمل اساطیری خود، ارزشی زبانی و ادبی نیز داشته باشد. اما در این کار کوشش شده است تا از پیچیدگیهای کلام که گاه در متنهای اصلی دیده میشود، و از آوردن واژههای فرو مرده و مهجور دوری شود، زیرا نباید فراموش کرد که هدف اصلی شناساندن اساطیر بوده است.
متنهای اصلی از نظر سبک نثر و ارزش ادبی یکدست نیستند و برابر بشمار نمیآیند. نثر شیوا و استوار زند بهمنیسن و بخشهائی از بندهش با مجموعه هراسانگیز رشته واژههای درهم کشیده دینکرد نمیتواند در یک مجموعه واحد سبکی قرار گیرد، و بناچار، ترجمه آنها نیز نمیتواند یکدست بوده باشد. این تفاوتها در ترجمههای این کتاب منعکس و مشهود است.
امید است این اثر نه تنها از نظر اساطیری، که از نظر شناساندن نثر پارسی میانه مشتی از خروار بشمار آید و مایهای در دست علاقهمندان به فرهنگ و ادب این سرزمین قرار گیرد.
زنان عربستان سعودی برای نخستین بار اجازه یافتند که بدون نیاز به یک قیم مرد گذرنامه بگیرند و به خارج از این کشور سفر کنند.
بنابر این حکم حکومتی جدید از این پس زنانی که حداقل ۲۱ سال دارند میتوانند شخصا برای دریافت گذرنامه اقدام کنند و برای سفر به خارج از عربستان هم نیازی به اجازه و یا همراهی یک مرد ندارند.
در حکم حکومتی جدید که روز جمعه (اول اوت) صادر شده زنان همچنین به حق ثبت ازدواج یا طلاق و تولد نوزاد دست یافتند.
در این حکم همچنین حق اشتغال زنان در نظر گرفته شده به طوری که بنابر قانون جدید همه شهروندان عربستانی حق اشتغال دارند و کارفرمایان نمیتوانند میان متقاضیان به علت جنسیت، سن یا محدودیت جسمی تبعیض قایل شوند.
تا پیش از این حکم زنان در عربستان باید برای درخواست گذرنامه و یا سفر خارجی از یک مرد که قیم قانونی آنها بود اجازه میگرفتند. این قیم میتوانست پدر، همسر، برادر و یا یک مرد از اعضای اصلی خانواده آنها باشد.
این حکم در ادامه اصلاحات اجتماعی و تسهیل حقوق زنان در عربستان سعودی است که محمد بن سلمان، ولیعهد جوان این کشور از زمان بر مسند نشستن قول آنها را داده بود و وعده کرده بود که کشورش را به سوی “یک جامعه باز” سوق دهد.
محمد بن سلمان وعده داده که اقتصاد عربستان را تا سال ۲۰۳۰ متحول کند و برای این کار مشارکت زنان در بازار کار را هم مد نظر قرار داده است.
با وجود این، در یک سال و چند ماه گذشته ماجرای فرار زنان جوان از عربستان سعودی و پناه بردن آنها به کانادا به علت “بدرفتاری و تحت ستم قرار گرفتن به علت زن بودن” افکار عمومی جهان را به سوی خاندان سلطنتی در ریاض جلب کرده بود.
نهادهای حقوقبشری جهان عربستانسعودی را یکی از ناقضان عمده حقوق زنان میدانند و میگویند با زنان در این کشور به عنوان “شهروندان درجه دو” برخورد میشود.
هواداران یک ویدیو بلاگر مشهور چینی که خود را “علیاحضرت چائو بیلو” مینامید، پس از یک نقص فنی در جریان پخش زنده، از این که او زنی میانسال است نه یک دختر فریبنده، مبهوت شدند.
این فرد که در سایت چینی دویو بیش از صد هزار دنبالکننده دارد، در طول پخش زنده از صافی (فیلتر) تغییر چهره استفاده میکرد و به خاطر “صدای شیرین و آرامشبخش” خود مشهور شده بود.
گفته میشود برخی از هوادارنش برای او مجموعا مبلغی نزدیک به ۱۵هزار دلار ارسال کرده بودند.
گلوبال تایمز چین گزارش کرده که در طول پخش زنده برخی از او خواستند تا برنامهای که چهرهاش را تغییر میداد، حذف کند اما او گفت که تا زمانی که ۱۰۰ هزار یوآن (نزدیک به ۱۲ هزار دلار) از هوادارن دریافت نکند، چنین کاری نخواهد کرد. اما در میانه دریافت پول، این برنامه دچار نقص فنی شد و چهره واقعی او به نمایش درآمد. او پس از آن که ترک تعداد زیادی از بینندگان را دید، متوجه این اتفاق شد.
این افشاگری منجر به بحثهای متعددی در مورد معیارهای زیبایی در رسانههای اجتماعی مختلف چین شده است.
تلاشها برای یافتن و کشتن ببری که تا بحال ۱۰ نفر را در شمال هند کشته شدت گرفته است. ببرها بندرت به شکار آدمیزاد میروند، اما طرفداران حیات وحش معتقدند از بین رفتن و اشغال زیستگاههای طبیعی باعث شده ببرها به خوردن انسان روی آورند.
با اینکه شش هفته از اولین حمله این ببر که تصور میشود ماده باشد گذشته اما هنوز به نظر نمیرسد شکارچیان کهنهکاری که در جستجوی آن هستند چندان به هدف نزدیک شده باشند.
این ببر تاکنون نزدیک به دویست کیلومتر سفر کرده از روستاها و شهرکهای متعدد و حتی یک اتوبان گذشته و مردم منطقه وسیعی را در ترس و وحشت فرو برده است.
بر اساس گزارشها مردم مناطقی که هدف قرار گرفته در ترس و وحشت زندگی میکنند و زندگی عادی تقریبا به حالت توقف کامل در آمده است.
این وضعیت، زندگی را برای خانوادههای اکثرا فقیر بسیار دشوار کرده چون درآمد روزانه خود را که به آن احتیاج مبرمی برای گذران زندگی دارند، از دست دادهاند.
بعلاوه در این مناطق فصل درو است اما از ترس حمله ببرها کشاورزان جرات رفتن به مزارع را ندارند.
بیشتر قربانیان این ببر کشاورز بودهاند بدلیل اینکه مزارع نیشکر استتار خوبی برای ببرها فراهم میکند و آنها تا زمانی که اقدام به حمله کنند دیده نمیشوند.
در هند حدود ۱۷۰۰ببر باقی مانده است و حملات آنها به انسانها رو به افزایش است.
ببرها معمولا هفتهای یکبار به شکار بزرگ میروند و با توجه به ۱۷۰۰ ببری که در هند باقیست آنها به ۸۵ هزار شکار در سال نیاز دارند.
با اینحال شمار قربانیان ببرها، کشته و زخمی، کمتر از صد نفر در سال است و این بسیار کمتر از کسانی است که بعلت نیش مار یا هاری در هند میمیرند.
اما در نگاه مردم، ببر ترسناکترین و مخوفترین قاتل است. بنابراین از کشتن این گربههای خوش خط و خال ابایی ندارند.
طرفداران حیات وحش به این معترضند که در صورت حمله ببرها به انسانها بسرعت مجوز قتل آنها صادر می شود. آنها معتقدند این ببرهای آدمخوار باید زنده به دام بیفتند.
بعلاوه آنها میگویند باید کارشناسان مستقل تعیین کنند آیا ببری آدمخوار شده است یا نه.
دکتر جورج شالر یکی از برجستهترین زیستشناسان میدانی میگوید اگر آدمخواری ببری تایید شده باشد باید کشته شود چرا که باغوحشهای دنیا همین حالا هم ببر زیادی دارند.
او البته تاکید میکند ببرهایی که بطور تصادفی و یا برای دفاع از خود به آدم حمله میکنند نباید کشته شوند.
علاوه بر این گرفتن و بیهوش کردن ببرها بسیار دشوار است و اگر کشته شدن افراد ادامه یابد ممکن است روستاییان وحشتزده و خشمگین اقدام به کشتار ببرها کنند.
برخی نیز استدلال میکنند نباید از بابت کشتن ببرهای آدمخوار چندان نگران بود.
از دو ببر آدمخواری که اخیرا به دام افتادند یکی ۱۲ سال داشت که در واقع دوره طبیعی عمر یک ببر در حیات وحش را گذرانده بود.
دیگری آسیبهای جدی در شانه و پنجه راستش داشت که شانس زنده ماندنش را بسیار اندک می کرد.
اما صرفنظر از این بحثها زندگی در برخی مناطق هند کاملا متوقف است و شکارچیان در جستجوی ببرند تا با نشان دادن جنازهاش چرخ زندگی دوباره به حرکت در آید.
هفته پیش خبری منتشر شد در مورد پسری که حساب بانکی خانوادهاش را خالی کرد تا در بازی ویدئویی فیفا بازیکن بخرد. حالا خبر پسری منتشر شده که برای یک بازی ویدئویی ۳۱۶۰ پوند خرج کرده است.
خبر هفته پیش موجب به وجود آمدن بحث گستردهای شد در مورد این که آیا والدین به اندازه کافی روی بچهها کنترل دارند؟ میزان مسئولیت پدر و مادر چقدر است؟ و این که شیوههای شرکتها در تشویق مشتریان جوان به خرج کردن پولشان در بازیهای ویدئویی و اپلیکیشنها چگونه است؟
تام واتسون، معاون حزب کارگر بریتانیا در توییتر خواهان “ساماندهی سفت و سختتر” به بازیهای ویدئویی شد و گفت “نگرانی عمیقی برای تبدیل شدن بازی به قمار” وجود دارد.
رئیس کمیسیون فرهنگ و ورزش مجلس بریتانیا که در حال حاضر مشغول تحقیق در مورد تکنولوژی و اعتیاد است گفت که این مسئله را “مشکلی جدی” میداند: “به نظرم باید شرکتها را مجبور کرد که به مشتریان راجع به اقدامات مشکوک، اخطار دهند؛ مثلا در مورد خرج بیرویه پول. درست مثل بانکها که در مورد نقل و انتقال غیرطبیعی پول حساب به مشتریها اخطار میدهند.”
این بخشی از ماجراهایی است مخاطبان فرستادهاند:
پسرم ۳۱۶۰ پوند برای یک بازی خرج کرد
من یک پسر ۲۲ ساله معلول دارم. او مبتلا به فلج مغزی، صرع شدید، اوتیسم، اختلالات یادگیری با مهارتهای یادگیری یک بچه هفت ساله است. تواناییهای حرکتی کمی دارد و به همین دلیل برای سرگرمی و آموزش خیلی وابسته به آیپد و پلیاستیشن است.
او اخیرا در آیپدش مشغول یک بازی به نام “هیدن ایرکرافت” است که در آن کاربر باید چیزهایی را پیدا کند و طبق برنامه بازی از آنها استفاده کند.
پسرم از ۱۸ فوریه تا ۳۰ مه، ۳۱۶۰ پوند برای این بازی خرج کرده و تمام پساندازش را خرج کرده است.
من با آیتیونز تماس گرفتم، آنها خیلی هم کمک کردند اما نتوانستند پول من را برگرداند و توصیه کردند با شرکت سازنده بازی و اپلیکیشن تماس بگیرم. (طبق قوانین اپل، مشتریانی که در اتحادیه اروپا هستند تا ۱۴ روز میتوانند سفارششان را لغو کنند).
من چند باری تلفن و ایملیل زدم اما پاسخی در کار نبود. این واقعا ناراحتکننده است که افراد آسیبپذیر مثل پسر من تبدیل به قربانیان چیزی میشوند که قرار است یک بازی آموزشی باشد.
من بدون خستگی برای بازگرداندن اندوخته زندگی او تلاش کردم اما مرتب به دیوار خوردم.
سوزی بریر، همپشایر
بازی بسکتبال برای ما ۲۰۰۰ پوند آب خورد
پسر ۱۶ ساله من حدود ۲۰۰۰ پوند خرج یک بازی بسکتبال “انبیاِی” شرکت الکترونیک آرتس کرد. او از کارت بانکی من استفاده میکرد و من تا وقتی که میخواستم خرج کنم و پول در حسابم نبود، متوجه قضیه نشدم.
او از طریق گوگل پلی به این اپلیکیشن دسترسی پیدا کرده بود. الکترونیک آرتس جواب من را نداد. گوگل پلی یک قانون در مورد استفاده بدون اجازه بچهها از حساب والدینشان دارد.
دخترم از این پول باید برای پرداخت هزینههای دانشگاهاش استفاده میکرد و این ماجرا لطمهای بزرگ به خانواده ما زده است.
میلاد بهشتی – تنهایی بسمه این آخرین ترسمه بیا که حالم اوکی شه
متن آهنگ جدید میلاد بهشتی به نام تنهایی بسمه این آخرین ترسمه بیا که حالم اوکی شه
فرزاد فرزین – تو بمون تا پایه جونو عاشقم باش
متن آهنگ جدید فرزاد فرزین به نام تو بمون تا پایه جونو عاشقم باش
چین رشد اقتصادی خود در سه ماهه دوم امسال را ۶/۲ درصد اعلام کرد که پایین ترین رقم در ۳۰ سال اخیر است.
رشد اقتصادی چین درحالی کاهش یافته که جنگی تجاری میان این کشور و آمریکا در جریان است. دونالد ترامپ، تعرفه واردات گروهی از کالاهای چینی را بالا برده که باعث کاهش صادرات چین شده و به اقتصاد این کشور ضربه زده است.
چین هم در اقدام متقابل روی کالاهای آمریکایی تعرفه وضع کرده است. البته رهبران دو کشور ماه پیش در جریان اجلاس گروه ۲۰ برسر کاهش تنش و صلح تجاری توافق کردند.
نمودار زیر، رشد اقتصادی چین را در چهار دهه اخیر نشان میدهد. رشد فعلی اقتصاد چین، به کمترین حد از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی رسیده است. در آن دوران سرکوب جنبشهای دموکراسیخواهی و بعد از آن بحران اقتصادی آسیا رشد اقتصادی چین را کاهش داد، اما از اواخر این دهه، رشد انفجاری چین آغاز شد و همچنان با وجود آهسته شدن ادامه دارد.
کاهش رشد اقتصادی چین
۱۹۸۰ تا سه ماهه دوم ۲۰۱۹ میلادی

با وجود آسیبهای جنگ تجاری با آمریکا، افزایش مصرف داخلی چین، باعث شده که رشد اقتصادی همچنان در مقایسه با کشورهای توسعه یافته قابل توجه باشد.
برای مقایسه، رشد اقتصادی آمریکا حدود ۲/۳ درصد و اتحادیه اروپا حدود ۲/۴ درصد است. آنچه باعث رشد داخلی و افزایش مصرف در اقتصاد چین شده هم نتیجه اقدامات پکن در کاهش مالیات و افزایش سرمایهگذاری است.
چهار ببر سیرکی در جنوب ایتالیا به هنگام تمرین مربی ۶۱ ساله خود را کشتند و تا هنگام رسیدن ماموران با پیکر نیمه جان او “بازی” کردند.
پنجشنبه چهارم ژوئیهدر شهر تریجیانو در حوالی شهر باری در جنوب ایتالیا، ابتدا یکی از ببرها بروی ایتوره وبر، مربی ۶۱ ساله ببرها، پرید و کمی بعد سه ببر دیگر هم به او پیوستند.
آقای وبر که یکی از بهترین مربیان تربیت ببر در ایتالیا بود کمی بعد بر اثر جراحات درگذشت.
ببرها پس از آن که مربی خودشان را از پای درآوردند تا زمان سر رسیدن ماموران سیرک و امدادگران شروع به بازی کردن با پیکر نیمه جان ایتوره کردند.
این واقعه دردناک حدود ساعت ۷ عصر به وقت جنوب ایتالیا روی داد در حالی که ایتوره وبر در حال تمرین نهایی پیش از اجرای برنامه خود در سیرک بود. برنامهای که پارک حیوانات نام داشت.
او سالها بود که به تربیت ببرها برای سیرک مشغول بود و در طول دوره حرفهای خود به نقاط مختلف جهان سفر میکرد تا حیوانات مختلفی را از نزدیک ببیند.
علاوه بر این چهار ببر که حالا باید لقب قاتل را هم با خود حمل کنند، قرار بود حیوانات دیگری چون چند شتر، گورخر و حتی یک بوفالو هم تا یک ساعت دیگر در سیرک نمایش اجرا کنند.
بنابر گزارش رسانههای محلی این چهار ببر هم اکنون از سیرک اورفی به یک پارک سافاری منتقل شدهاند.
پلیس هم گفته تحقیقاتی در ارتباط با این واقعه آغاز کرده است.
سیرک اورفی ۱۵ ژوئن به شهر تریجیانو آمده بود و قرار بود تا ۱۴ ماه ژوئیه جاری در این شهر نمایش اجرا کند اما اکنون معلوم نیست که در پی این واقعه خونین آینده این سیرک چه خواهد شد.
چهل کشور جهان از جمله ۲۰ کشور اروپایی استفاده از حیوانات وحشی در سیرکها را محدود و یا به کلی ممنوع کردهاند.